به گزارش شماواقتصاد: این رسانهها نه بر اساس اصول روزنامهنگاری حرفهای، بلکه با هدف تامین منافع شخصی عمل میکنند. در ایران، این پدیده در سالهای اخیر شدت گرفته و به تهدیدی جدی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است. تأثیرات منفی باج نیوزها بر توسعه را میتوان از جنبههای مختلف بررسی کرد.
نخست، باج نیوزها اعتماد عمومی به رسانهها و اطلاعات را نابود میکنند. در جامعهای که توسعه بر پایه اطلاعرسانی شفاف و دسترسی به اخبار معتبر استوار است، انتشار اخبار دروغین باعث سردرگمی عمومی و کاهش اعتماد به سیستمهای اطلاعرسانی میشود.
برای مثال، گزارشهای تحقیقی نشان میدهد که در سال 1402، مجموعه های مالی بیش از 100 میلیارد تومان برای مقابله با باجنیوزها هزینه کردهاند، که این امر نه تنها بودجههای عمومی را هدر میدهد، بلکه افکار عمومی را نسبت به اعتبار رسانهها بدبین میکند. این بیاعتمادی، پذیرش سیاستهای توسعهای مانند برنامههای اقتصادی یا اجتماعی را دشوار میسازد و مانع از مشارکت مردمی در فرآیندهای پیشرفت میشود.
دوم، این رسانهها اقتصاد را مختل میکنند. باج نیوزها اغلب شرکتها و بنگاههای اقتصادی را هدف قرار میدهند و با تهدید به افشای اطلاعات جعلی، مدیران را وادار به پرداخت مبالغ هنگفت میکنند. طبق شنیده ها در یک مورد، یک باج نیوز برای برانداختن رئیس یک نهاد اقتصادی، 5 میلیارد تومان اخاذی کرده بود و سرانجام نیز به هدف خود رسید. این هزینهها، که از منابع مالی شرکتها کسر میشود، سرمایهگذاری در نوآوری، گسترش کسبوکار و ایجاد اشتغال را کاهش میدهد و اساسا سایه هراس بر تصمیم گیری های جسورانه را گسترش می دهد.
در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، جایی که اقتصاد به شدت به بخش خصوصی وابسته است، چنین تهدیدهایی میتواند رشد و توسعه را کند کرده و چرخههای سرمایهگذاری را مختل کند.
علاوه بر این، باج نیوزها امنیت ملی و ثبات اجتماعی را تهدید میکنند. با انتشار اخبار جعلی در مورد مقامات دولتی یا زیرساختهای حیاتی، این رسانهها میتوانند ناآرامیهای اجتماعی ایجاد کنند و اعتماد به نهادهای حاکمیتی را کاهش دهند. در کشور غنا، مثالی مشابه نشان داد که یک خبرنگار با اخاذی چند میلیون دلاری از یک مقام دولتی، اعتماد عمومی به رسانهها را افول داد و حمایت از آزادی بیان را 30 درصد کاهش داد.
این روزها بی رحمی باج نیوزها تا جایی پیش می رود که حتی کریدورهای اصلی توسعه و مقابله با تحریم ها نظیر مناطق آزاد و ویژه اقتصادی را نیز هدف قرار می دهند تا منافع شخصی خود را تامین کنند. کانال هایی که مدعی داشتن دنبال کننده های چند صدهزار نفری هستند، اساسا بنیاد شکل گیری آن ها دروغین است و از طریق خریداری اعضا به دنبال کسب درآمدهای کاذب هستند.
این پدیده با گسترش شبکههای اجتماعی، روابط عمومی سازمانها را به چالش میکشد و میتواند به بیثباتی سیاسی منجر شود، که مستقیماً توسعه زیرساختی و فرهنگی را متوقف میکند.
در عصر دیجیتال، جایی که پلتفرمهای آنلاین محور توسعه هستند، ترس از اخاذی رسانهای شرکتهای فناوری را از سرمایهگذاری در پروژههای نوآورانه بازمیدارد. گزارشها حاکی است که باج نیوزها با تولید محتوای جعلی، روابط عمومیها را مشغول مقابله میکنند و منابع را از تحقیق و توسعه منحرف میسازند.
در چنین وضعیتی، روزنامهنگاری حرفهای، که ستون توسعه اطلاعاتی است، قربانی باج نیوزها می شوند و اقتصاد رسانه به سمت مدلهای غیراخلاقی سوق مییابد. برای مقابله، نیاز به قوانین دقیق مانند آنچه در اتحادیه اروپا اجرا میشود، آموزش سواد رسانهای و همکاری بینالمللی است. فنلاند با تمرکز بر سواد رسانهای، موفقیت چشمگیری در کاهش این تهدید داشته است.
ایمان شمسایی، مدیر کل پیشین مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی در این رابطه می گوید: رسانهها و خبرنگاران دنبال شفافیت در جامعهاند. ناظر بر عملکرد مسئولان و به اصطلاح معروف «سوت زن» و پیگیر دغدغه های مردم. پس حتما چنین افرادی ابتدا اصلاح را از خود شروع میکنند و اگر فساد یا کوتاهی در عملکردشان ببینند آن را فریاد می زنند.
وی افزود: باج نیوزها از عیبهای صنف ما به سبب سوء عملکرد کسانی است که خود را خبرنگار و رسانهدار جا زدهاند.
شمسایی ادامه داد: باج نیوز یعنی نامم رسانه است اما از فلان دستگاه یا فرد، طلب پول و امکانات میکنم و اگر در اختیارم قرار نگیرد اصطلاحا افشاگری میکنم با چاشنی دروغ و تهمت! اما در این بین چند ملاحظه وجود دارد: نخست اینکه شیوه نامه و ساز و کار منضبطی برای شناخت باج نیوزها وجود ندارد و همچون طرح دعوی در دادسرا و دادگاه از سوی شاکی، اینجا هم موارد باید در اختیار هیات نظارت بر مطبوعات قرار گیرد. پس ابتدا خود افراد به اصطلاح آسیب دیده باید با ارائه مستندات مربوطه در این خصوص اقدام کنند.
دوم آنکه شایسته است رسانهها در این مسیر، یاریگر معاونت مطبوعاتی و مراجع قانونی دیگری چون هیات نظارت بر مطبوعات، دادسرای فرهنگ و رسانه و دادگاه مطبوعات باشند و موارد را گوشزد کنند. اینگونه مردم نیز بیشتر به این یقین میرسند که رسانهها در اعلام کوتاهی و جرم، با هیچکس تعارف ندارند.
0 دیدگاه